نِرسِ نارِس

ای کسانی که وارد می شوید؛ دست از هر امیدی بشویید.

بدون توضیح....

آخرین مطالب

نِرسِ نارِس

ای کسانی که وارد می شوید؛ دست از هر امیدی بشویید.





بر سر راه جاده ابریشم

يكشنبه, ۲۱ خرداد ۱۴۰۲، ۱۰:۴۴ ب.ظ

صدای مرا از ورای جنگ های اسلیمی می شنوید. شاید بگویید جنگ های اسلیمی دیگر چه کوفتی ست؟ باید بگویم به سلسله ای از جنگ های مذهبی گفته می شود که به دعوت رهبری برای بازپس گیری هر عنوان مدیریتی از آدم های کاردان به پا می شود. برای شروع لازم است عضو فرقه دَواخِل ( افرادی که زیادی داخل دین شده اند) باشید.

صدای مرا از ورای پیروزی تفکرات کهنه ی بند زده می شنوید. مثالش همین رییس دانشگاه ما، چند ترم پیش معارف تَفت میداد. مغز ها را خوب میشست بعد هویچ می تپاند، لابه لایش نمک میریخت اما به غایتِ بی مزگی بود. در نهایت یک 18 در بشقاب گذاشت و حواله من کرد. چرا؟ چون سر کلاس ها آن بخش میانی فامیلیم را نگفته بودم. ویژگی دوم عقده ای بودن است.

صدای مرا از ورای ترکش های نشسته بر بدن های خونآلود می شنوید. چرا رییس دانشگاه شد؟ چون در نبرد؛ چندین دانشجو را کت بسته تحویل داده بود. این شده که با منجنیق پرت شده بر کرسی ریاست. ویژگی سوم بادمجان دور قاب چینی است.

حالا اصلا گور پدرش کرده، اما اسیران را می فرستد بر سر راه جاده ابریشم، حالا چرا یک بیمارستان در ناف تهران نه؟خب معلوم است تا وقتی می شود بیمارستانی در آلتِ تهران برویم چه حاجت که پای از گلیم فراتر کنیم. خبرچینانمان می گویند که در فلان بیمارستانی که مارا می فرستند، دستگیره های در را می دزدند، آلاتِ قتاله همراهِ همراهان مریض است، برای شکنجه خفتمان می کنند، یونیفرممان را لکه دار میکنند تا اعتراف اجباری بگیرند. رییس اما طور دیگری میبیند، دستگیره ها را برای دستگیری از مستمندان میبرند، آلاتِ قتاله را به سان ابراهیم حمل میکنند تا خداوند فرمان دهد بِبُر، برای وعده نماز خفت میکنند که هی علی الصلاۀ. ویژگی چهارم بی شرف بودن است.

صدای مرا از ورای خستگی های هرروزه از جنگ های طولانی می شنوید. ما تا کی باید با این پِهِن مغزان بجنگیم؟

 

 

 

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۲/۰۳/۲۱
میا***

نظرات  (۵)

قشنگ بود خیلی خوب بود  .... 🌻🌻 

 

 

منجنیق هم اشتباه تایپ شده گفتم شاید مهم باشه برات 

پاسخ:
خیلی ممنون از نظرتون
نه اشتباه تایپی نبود علنا فکر میکردم منجلیقه 😂😂 الان یاد گرفتم ممنون :) 

😁خواهش میکنم عزیزم ... 

۲۳ خرداد ۰۲ ، ۱۵:۱۷ شاگرد خیاط

من قبل ازینکه سرمو بزارم زمین یه وصیت بکنم؟

لطفا به حرفام فکر کن

من فکر می کنم این اراذل و اوباشی که مجموعه شما رو به دست گرفته ان با اون اراذل و اوباشی که سازمان ما رو به دست گرفته ان

همه عضو مافیان

رهبر و رئیس جمهور هم بعید نیست توی حصر مافیا افتاده باشن

باید خائنین رو لو داد باید مطالبه کرد

باید مراجعه کرد

نمی دونم چطور

ولی شدیدا احساس وظیفه می کنم که برم به یه جایی گزارش خیانتها ظااهرسازیها و ....اینها رو بدم

ممنونم ازت

پاسخ:
دوراز جون این چه حرفیه :)
نصیحت های شمارا با گوش جان پذیرام اما خب هیچ عضوی پشت عضو دیگر از قماش خودش را خالی نمیکند. 

درود

نگران نباش ، توی کوچه ما هم عروسی خواهد شد . . .

پاسخ:
امیدوارم تا ما زنده ایم عروسیو ببینیم :) 

وااااای عجب نوشته جذاب و قابل تاملی

ربط دادن موضوعات در دو حیطه متفاوته هنر زیادی می طلبه

عاشق این نوشته شدم

اگرچه پر از درد و رنج و نکبتِ

 

ولی بالاخره نور بر تاریکی پیروز میشه

و مرشدان نور همه را نجات میدن

پاسخ:
خیلی از نظرتون خوشحال شدم غزل بانو جان :) خوشحالم خوشتون آمد. 
به امید اون روز ✌️

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی