نِرسِ نارِس

ای کسانی که وارد می شوید؛ دست از هر امیدی بشویید.

بدون توضیح....

آخرین مطالب

نِرسِ نارِس

ای کسانی که وارد می شوید؛ دست از هر امیدی بشویید.





۴ مطلب در ارديبهشت ۱۴۰۲ ثبت شده است

 

شوق فراوان پدرم برای دانا شدن ما زاییده تلاشی بود که برای وارد شدن به تنگه ی متمدنان میکرد.
در راستای تحقق دانندگی بنا بر آن بود که جراید و روزنامه هارا گاز بزنیم. کتاب های فاخر بجویم حتی اطلاعات عمومی و خصوصیمان را بالا بیاوریم.
برنامه از شب های تهران در سال هزار و سیصد و موشک و خمپاره آغاز شد. خواهرهایم باید کشورها و پایتخت هایشان را بخاطر می سپردند.
در n فاکینگ سالی که گذشت و با به دنیا آمدن و بزرگ شدن من، از آنجایی که استعداد خاصی در زمینه فهمیدن اینکه ریودوژانیرو پایتخت کدام لامذهب جایی است، نشان ندادم یا حتی بعد از ساعت های طولانی آموزش دیدن در خصوص اینکه کمونیسم چیست؟ فئودالیسم چیست؟ چیزشعریسم چیست؟ نتوانستم سوال پدر در خصوص اگزیستانسیالیسم چیست را پاسخ بگویم؛ دفتر و دستک اش را جمع کرد و خدای را سپاس مقام آموزگاری مرا وداع گفت.
اما از آنجایی که زنان باید از سیاست و اقتصاد و فرهنگ و هنر با بهره باشند به خواندن روزنامه ها ادامه دادم. پدرم مشعوف بود که حداقل یکی از درهای مغزِ آکبندم نیمه باز مانده. اما زهی خیال باطل!!! معمولا خودم را مشغول خواندن صفحات به غایت بزرگ با صف مورچه های ریزی که راجع به نمیدانم کدام مشکل اقتصادی رژه میرفتند نشان میدادم و بعد از تمام شدن نمایش از بین دسته روزنامه ها صفحه حوادث را پیدا میکردم و خط به خط را با ولع استنشاق میکردم.
این بود که اگر پدرم به جای اینکه بپرسد اگزیستانسیالیسم چیست؟ راجع به ماجراهای قتل و سرنخ های جدید کارآگاهان از من میپرسید نطق بلند بالایی داشتم.
این است که پدرم نباید از فیل میخواست که پرواز کند. من فیلی بودم که صرفا برای بستنی خوردن و تماشای جهان آمدم. گوشه ای برای خودم تکیه بدهم و  وقتی از پروپاگاندا صحبت می کنند فکر کنم چه مزه ای می تواند باشد یا آپارتاید چقدر کف میکند  یا چه میدانم نقدینه کیست که نگران گِی شدن اش هستند یا جیبوتیِ مموتی کدوم تی این تی یا اون تی.

حالا آدمیزاد باید از هرچیزی سررشته داشته باشد و سیاست و اقتصاد و فلان و بهمان را بفهمد که چه!؟ 

۱۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۱ ارديبهشت ۰۲ ، ۱۵:۱۳
میا***

 

«خداوند برای هر کس خیری بخواهد، به آن خواهد رسید»

و همانا خواست خداوند بر غارت بدن کودکانِ بی پناه که پناهی جز خداوند نگرفتند و او داننده هرچه نهان است. 

 «شما اراده نمی ‏کنید مگر اینکه خداوند ـ پروردگار جهانیان ـ اراده کند و بخواهد» 

و متجاوزان گام های شیطان را پیروی کردند زمانی که 

 اراده شیطان بود و خداوند اراده کرد و خواست که شیطان اراده کند، همانا اراده شیطان در طول اراده پروردگارتان بود شاید بیندیشید. 

 «آیا اینان سیر در زمین نمی کنند تا بنگرند سرنوشت آنان(طغیانگران پیشین) چگونه شد...؟» 

سرنوشت برادری که متجاوز به خواهر خود بود، پسر و دختری بود که پسرِ طغیانگرِ پدرِطغیانگر، متجاوزِ خواهر خود بود. 

 «آیا زمین خدا پهناور نبود که در آن هجرت کنید؟» 

و آنان (عمه و برادرزاده) زمانی که فرشتگان جانشان را می گیرند می گویند در چه حال بودید؟ 

 «خودتان را مکشید زیرا خدا همواره با شما مهربان است». 

و خداوند مهربان ترین مهربانان است. 

باشد که ایمان بیاورید. 

 

 

۵ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۶ ارديبهشت ۰۲ ، ۱۹:۱۳
میا***
برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
۱۰ ارديبهشت ۰۲ ، ۲۰:۵۰
میا***

زن ترس شرم
ما با شرم زنانگیمان زاده نمیشویم اما شرم زنانگی را قابله ی مردانگی در ما می زاید.
ما با شرم اینکه روی قفسه سینه مان بجای گل صد تومانی دو نرگس برویید به دنیا نیامدیم.
ما با شرم انحنای  «الف» لمیده پشتمان به جای  «عین» به دنیا نیامدیم.

ما با شرم  «دال عروسکی» روی صورتمان به دنیا نیامدیم.
اما از بدو تولدمان دخترانگیمان را به مردان بدهکار شدیم.
ما مزرعه کشت بودن را به مردان بدهکار شدیم. 
ما بدهکار شدیم پورتال باز کنیم و از دنیایی دیگر ورژن کوچک تری از خودمان یا مردان را به این دنیا بیاوریم. هویت را درون بطنمان بسازیم اما هویت را به نام مردان بزنند. 

بدهی ما به مردانمان و به پدرانمان آنقدر زیاد است که تا خرخره زیر بدهیمان له شده ایم. 
ما بدهی داریم احکام زنانه امان را از مردان بپرسیم؛ 
حجابمان را برای مردان رعایت کنیم تا مردانگی شان زیر سوال نرود.

در تخت خواب بدهی هایمان را خوب صاف کنیم تا مبادا سفته هایمان را اجرا بگذارند. ما بدهی داریم بدون امضای مردان نفس نکشیم.
هیچ گاه بدهکار ترین زن دنیا را از خاطر نمیبرم. وقتی بچه هیچ جوره به دنیا نمی آمد و باید سزارین میشد. مردش یک لنگه پا ایستاده بود ک نه باید طبیعی بزاد! زایید اما انقدر خون ریخت که مرد. مردک ایستاده بود که من را با یک دختر بچه تنها گذاشت من بچه رو نمیخوام. این است که  در مرگ هم ما به مردان بدهی داریم! ما چه بدهی به مردان داریم که نسل هاست بدهی مان را میدهیم و تمام نمی شود؟ 

 

۵ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ ارديبهشت ۰۲ ، ۲۲:۱۹
میا***