« داشتم غرق میشدم» ،
مختصات، عمق و بسامد رنج و اندوه را موجِ سه کلمه میکند.
برای تمام مردمان دنیا بطری به موج انداختم و داشتم غرق میشدم.
روی زانوهایم تمام اقیانوس ها را شنا کردم و داشتم غرق میشدم.
در جزیره وامانده تنم تنها افتادم و داشتم غرق میشدم.
پریانِ غم اندودِ دریایی شنا کنان و داشتم غرق میشدم.
سرم به صخره خورد و داشتم غرق میشدم.
دارم غرق میشوم و داشتم غرق میشدم.
دارم غرق میشوم و برای تمام مردمان دنیا بطری به موج انداختم.
دارم غرق میشوم و روی زانوهایم تمام اقیانوس ها را شنا کردم.
دارم غرق میشوم و در جزیره وامانده تنم تنها افتادم.
دارم غرق میشوم و پریانِ غم اندودِ دریایی شنا کنان.
دارم غرق میشوم و سرم به صخره خورد.
دارم غرق میشوم و داشتم غرق میشدم.
«دارم غرق میشوم» ،
مختصات، عمق و بسامد رنج و اندوه را موجِ سه کلمه میکند.