نِرسِ نارِس

ای کسانی که وارد می شوید؛ دست از هر امیدی بشویید.

بدون توضیح....

آخرین مطالب

نِرسِ نارِس

ای کسانی که وارد می شوید؛ دست از هر امیدی بشویید.





۵ مطلب در ارديبهشت ۱۴۰۳ ثبت شده است

متاسفانه هیچ وقت از سقوط هیچ بنی بشری خوشحال نشدم ولو اینکه در میلِ صعود، زیر پایی برایم گرفته و یک اردنگی پرتِ من کرده باشد. 

۳ نظر موافقین ۲ مخالفین ۱ ۳۱ ارديبهشت ۰۳ ، ۲۰:۴۹
میا***

به تمام پیروان مکتبم که الف دو زبر أنُ و دو زیر إنُ و دو پیش اُن را نزد من از بر کرده اند؛ جامه ها بدرید و نعره ها بکشید که حجت بر شما تمام شد که این توده ی در عنق من سرطان نبود و نشد. أن، إن، ٱن

۴ نظر موافقین ۳ مخالفین ۱ ۳۰ ارديبهشت ۰۳ ، ۱۴:۵۷
میا***

آدم میتواند یک مرغک خرد ز آشیانه باشد که پرواز کن و پریدن آموز یا مرغکِ خشتک شلوار. 

۴ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۲۸ ارديبهشت ۰۳ ، ۲۰:۲۲
میا***

این از آن دست کارهاست که لیبلش قواره تن من نیست. یعنی اگر احتمال سرطان پروستات گرفتنم را جمعِ حمل بر خودستاییم هم بکنم کمتر از یک پی پی إم مصداق تایید داشت. به هر حال جدیدا ژست متفکرانه گرفتم که عاشقِ بی معشوق را خویشْ معشوقی لازم است اصلا چه کسی به خویشتنِ خویش معشوقْ سزاوارتر به عاشق؟ عاشق به معشوقِ غیر از خویش چه عاشق؟ معشوق به غیر از خویش حاجت به کدام عاشق؟ 
به تلخیص که خودم را دوست دارم. این دسته دار ترین لطف و سرخ ترین محبتی است که نثار خودم کردم. یک پوستر از خودم چسباندم به دیوار عکس برگردان، صبح به صبح یک فنجان چای با یک تکه بوسه مهمان خودم میکنم. کله فرفری ام را روی اسکناس هایی که به قیمت کتانْ پارگی و جوهر سابیدگی جمع کردم، چاپ کردم.  مجسمه آویخته به صلیبِ خودم را گذاشتم روی پیشخوان و از این دست کارهای دندانه دار. به تلخیص که خودم را دوست دارم و این از آن دسته کارهاست که لیبلش قواره تن من نیست. 

۵ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۲۲ ارديبهشت ۰۳ ، ۱۵:۴۰
میا***

« داشتم غرق میشدم» ، 

مختصات، عمق و بسامد رنج و اندوه را موجِ سه کلمه میکند.

برای تمام مردمان دنیا بطری به موج انداختم و داشتم غرق میشدم. 

روی زانوهایم تمام اقیانوس ها را شنا کردم و داشتم غرق میشدم. 

در جزیره وامانده تنم تنها افتادم و داشتم غرق میشدم. 

پریانِ غم اندودِ دریایی شنا کنان و داشتم غرق میشدم.

 سرم به صخره خورد و داشتم غرق میشدم. 

دارم غرق میشوم و داشتم غرق میشدم.

دارم غرق میشوم و برای تمام مردمان دنیا بطری به موج انداختم.

دارم غرق میشوم و روی زانوهایم تمام اقیانوس ها را شنا کردم.

دارم غرق میشوم و در جزیره وامانده تنم تنها افتادم.

دارم غرق میشوم و پریانِ غم اندودِ دریایی شنا کنان.

دارم غرق میشوم و سرم به صخره خورد.

دارم غرق میشوم و داشتم غرق میشدم.

 «دارم غرق میشوم» ،

مختصات، عمق و بسامد رنج و اندوه را موجِ سه کلمه میکند. 

۵ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۰۲ ارديبهشت ۰۳ ، ۲۲:۴۱
میا***