این سه مرد
با این که ذاتا تا آخر عمرم مدیون علیرضا بابت تمام جاهایی که زد زیر کتفم و پرتم کرد وسط معرکه هستم، مخصوصا برای ارشد خوندن، با اینکه باهم خوندیم، باهم در اومدیم، باهم سر کلاس نشستیم ولی وقتی بهم گفت دوباره برگردیم بهم و هنوزم دوستم داره، قاطع ترین نه ای که داشتمو به عنوان گزینه آخر گذاشتم روی میز بدون برگشت.
با اینکه استاد زبانم لحظه ای فارغ از تعریف و تمجید و تحسین هر آنچه که از هویتِ من بود، نبود محکم ترین حالتی که تونستم در رو بستم و دیگه هرگز بر نمیگردم به کلاسش حتی با اینکه از برنامه آیلتسم فرسنگ فرسنگ دور افتادم.
با اینکه دکتر ک بهترین کیس برای رابطه بود اما گمونم بهش فهموندم قرار نیست از خط قرمز هام بخاطرش رد بشم.
این درست ترین گذار طی شده با منه! این بزرگ ترین لطف در حق من ِ n ماهِ دیگه است.
چطوری میشه تو شد؟
از کجا میاری این قدرتو؟
بعدها همون n ماه دیگه به حسرت نمی افتی؟
علیرضا هه رو بفرس سمت ما ..یا نه اون استاد زبانه لااقل....آخه خیلیه ها از هویت آدم تعریف کنن....دکتر کاف حداقل یه پولی خرجت می کرد....
....حسودی حسودی حسودی
به اینکه علیرضا و استاد زبان و کاف رو هوا کردی حسودی
به قدرت روحیت حسودی
امضا یک سست عنصر