نِرسِ نارِس

ای کسانی که وارد می شوید؛ دست از هر امیدی بشویید.

بدون توضیح....

آخرین مطالب

نِرسِ نارِس

ای کسانی که وارد می شوید؛ دست از هر امیدی بشویید.





_لقد خلقنا الانسان فی کبد_

شنبه, ۱۶ ارديبهشت ۱۴۰۲، ۰۷:۱۳ ب.ظ

 

«خداوند برای هر کس خیری بخواهد، به آن خواهد رسید»

و همانا خواست خداوند بر غارت بدن کودکانِ بی پناه که پناهی جز خداوند نگرفتند و او داننده هرچه نهان است. 

 «شما اراده نمی ‏کنید مگر اینکه خداوند ـ پروردگار جهانیان ـ اراده کند و بخواهد» 

و متجاوزان گام های شیطان را پیروی کردند زمانی که 

 اراده شیطان بود و خداوند اراده کرد و خواست که شیطان اراده کند، همانا اراده شیطان در طول اراده پروردگارتان بود شاید بیندیشید. 

 «آیا اینان سیر در زمین نمی کنند تا بنگرند سرنوشت آنان(طغیانگران پیشین) چگونه شد...؟» 

سرنوشت برادری که متجاوز به خواهر خود بود، پسر و دختری بود که پسرِ طغیانگرِ پدرِطغیانگر، متجاوزِ خواهر خود بود. 

 «آیا زمین خدا پهناور نبود که در آن هجرت کنید؟» 

و آنان (عمه و برادرزاده) زمانی که فرشتگان جانشان را می گیرند می گویند در چه حال بودید؟ 

 «خودتان را مکشید زیرا خدا همواره با شما مهربان است». 

و خداوند مهربان ترین مهربانان است. 

باشد که ایمان بیاورید. 

 

 

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۲/۰۲/۱۶
میا***

نظرات  (۵)

نمی‌دونم علاقه‌ای به داستایوسکی دارید یا نه. اما این یادداشت من رو یادِ فصلِ «مفتش اعظم» در کتاب برادران کارامازوف انداخت. 

پاسخ:
نه که علاقه ای نداشته باشم اما پیگیرش نبودم اگر لطف کنم به خودم 5 کتابی که در دست دارم رو تموم کنم حتما خواهم خوند. 

البته «حتماً» که معنی ندارد، اما خواندن‌اش خالی از لُطف نیست (نمی‌دونم چرا اینقد قواعد نگارشی رو دارم توی یه کامنت ساده رعایت می‌کنم)  

پاسخ:
اتفاقا «حتما» زمانی معنا پیدا میکند که نوشته من شما را یاد چیزی انداخته که من نمیدانم چیست. (والا سخت میگیرید) 

این جملات ترسناک چی بودند؟

پاسخ:
بعد بیچاره آن کسانی که این جملات ترسناک را زندگی کردند و مردند. 
۰۶ خرداد ۰۲ ، ۲۳:۳۶ کوریون ‌‌‌‌‌ ‌‌ ‌‌‌‌‌

البته که اون شرح وبلاگ و اشاره تون به دانته، تکلیف رو یکسره کرده اما خب من اگر بودم به این گزیده ها، اون قطعه رو هم اضافه میکردم که میگه لقد خلقنا الانسان فی کبد. عجیبه که مخاطب هاتون زیاد با این یادداشت درگیر نشدند. شاید هم درگیری ها زیاد بوده و نظرات رو تایید نکردید؛ و ما تسقط من ورقه الا یعلمها خانومِ میا:))

 

پاسخ:
شما اگر جای من بودید کجای متن اضافه میکردید؟ 
کدام تکلیف برای شما مشخص شده؟ 
نه در وبلاگ من آزادی بیان حرف اول را میزند. 
پ. ن: به نظرم فقط یک روان پریش میتواند در کبد خلق کند نه مهربان ترین مهربانان... 
۰۷ خرداد ۰۲ ، ۱۲:۱۲ کوریون ‌‌‌‌‌ ‌‌ ‌‌‌‌‌

همین جایی که الان خودتون استفاده کردید جای خوبی هست. این مشخص شدن تکلیف هم تا حد زیادی سوای عقلانیته. محاسبات عقلانی و فلسفه و منطق -حداقل به تجربۀ من- گره گشا نیست. باید بمعنای حقیقی کلمه باور کرده باشید. مثل وقتی که باور دارید سورمه ای قشنگ ترین رنگ دنیاست یا فلان آدم آن کسی‌ست که می شود عاشقش شد. هوم؟ وقتی ایمان آورده باشید داستان می شود همان؛ چرا ظرف مرا بشکست لیلی و اگر با عقل درگیرش شده باشید، نتیجه‌اش می شود دودوتا چهارتایی که آخرش خالق را تبدیل میکند به سادومازوخیست اعظم. اگر هم از هیچکدام از این وجوه خودتان استفاده نکنید که اصلا ارحم الراحمین موضوعیت پیدا نمی کند:))

من عموما وارد این حیطه در گفتگوها نشدم و نمی شوم اما خب شما به گردن من حق دارید. محض خاطر آن ریپلایی که قاه قاه باهاش خندیدم:))

سر ظهرِ یکشنبۀ شما هم بخیر

پاسخ:
باید به این تکلیفی که گفتید بیشتر فکر کنم.
من حالا حالاها گردنتان حق دارم اصلا:) 
ظهر شماهم به خیر. 

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی